نام اثر: کشتن شوالیه دلیر
✍️ نویسنده: هاروکی موراکامی
تعداد صفحات: 862 صفحه (در 2 جلد)
انتشارات: نشر مصدق
#کشتن_شوالیه_دلیر، روایت بخشی از زندگی یک نقاش پرتره نگار است که بعد از آشنایی با یک استاد نقاشی سنتی ژاپنی به نام #توموهیکو_آمادا و ست در خانه ی خالی او در یک کوهستان دور افتاده، زندگی اش درگیر اتفاقاتی #فراطبیعی می شود.
در میان این اتفاقات، رازی در زندگی این استاد نقاش که حالا مبتلا به #آایمر در گوشه ی بیمارستانی افتاده، توجه او را به خود جلب می کند.
#راز زندگی این استاد چیست؟ آیا او منشاء همه ی این اتفاقات است؟!!
➕نقاط مثبت:
1) قلم موراکامی، به دلیل #تجربه ی زیادی که کسب نموده، بسیار روان است و خواننده را به ادامه دادن داستان تشویق می کند.
2) اطلاعاتی #کارگشا در مورد جنگ جهانی ژاپن، در متن داستان بیان می شود.
3) #شخصیت پردازی دقیق و باور پذیر.
4) #ساختارمند بودن داستان و مدیریت فراز و فرودها در سیر داستان.
5) دانش #تخصّصی در مورد نقاشی و پرتره نگاری.
6) باور پذیر بودن اغلب وقایع #فانتزی .
7) #تعلیق های متعدّد و هراسناک.
8) شروعی جذّاب و #کشاننده.
➖نقاط منفی:
1) طولانی شدن برخی روایت های #معمولی زندگی. (البته تا حدّی قابل توجیه است)
2) به بازی گرفتن مفهوم قضا و قدر و اتفاقات #فرا_دنیوی. (متاسفانه)
3) کمی طولانی شدن خروجی صفحات داستان به نسبت محتوای #اصلی.
4) باورپذیر نبودن برخی وقایع و جنبه های داستان به گونه ای که #تخیل کردن نویسنده آشکار می شود.
5) وجود تعداد محدودی صحنه ی #نامناسب.
جمع بندی:
#کشتن_شوالیه_دلیر، داستانی پر تعلیق، جذاب و دارای کشش است که می تواند برای برخی نقاط داستانی از جمله روایت روان و آسان، به عنوان الگو در نظر گرفته شود.
نمره دهی از
(توضیح: جمع ظرفیت 5 معیار زیر، بیش از 100 می شود؛ چون گاهی بعضی از عناصر به قدری قدرتمند نگاشته می شوند،که خلاء دیگر عناصر را می پوشانند.)
1) دنیای داستانی: 11 (از 20) ✅ (تخیّل آن، باورپذیر نبود و ساخت دنیا در ذهن مخاطب، کامل نشد.)
2) شخصیت پردازی: 23 (از 35) ✅
3) پیرنگ: 20 (از 35) ✅ (سیرِ علت و معلولی داستان، مشکل داشت؛ وقایعی زائد بر داستان، وجود داشت.)
4) درونمایه: 0 (از 15) ❌ (اندیشه، گنگ و ضدّ عقلی بود.)
5) سبک: 14 (از 20) ✅ (در بعضی مقاطع، بیان مناسب با احساس فضا، وجود نداشت.)
✔️ نمره نهایی: 68 (از 100)
قطعه ماندگار:
سپس او ناپدید شد؛ همچون مهی رقیق که بر بال نسیم جا به جا می شود. آنچه باقی ماند، صندلی خالی و میز شیشه ای بود. طلسم پنگوئن نیز از روی میز ناپدید شده بود.
کل ماجرا همچون یک رویای زودگذر به نظر رسید، اما مطمئنم که رویا نبود؛ اگر بود، پس این جهانی که در آن زندگی می کنم نیز یک رویا است.»
(کشتن شواله دلیر - صفحات ابتدایی)
#رمان_خارجی
#دست_نویس_های_یک_طلبه
https://eitaa.com/DastNevis_Talabeh
نقد و بررسی رمان رستاخیز عاشقی (محمد سرشار)
,داستان ,یک ,زندگی ,کشتن ,ی ,می شود ,کشتن شوالیه ,شوالیه دلیر، ,20 ✅ ,dastnevis talabeh ,کشتن شوالیه دلیر،
درباره این سایت